
فریلنسینگ و مشکلات فریلنسری را با ذکر مثال شرح دهید!
فریلنسینگ یا آزادکاری یکی از شغلهایی است که بیشتر کاربران گیک به آن علاقهمند هستند. شاید از خود بپرسید که فریلنسینگ چیست؟ فریلنسر کیست؟ چگونه فریلنسر شویم؟ تصور کنید درست در اتاق خود پشت میز کار نشستهاید و با کامپیوتر یا لپتاپ خود مشغول کار هستید، بدون اینکه نیاز باشد از خانه بیرون رفته و در گرما و سرمای طول سال و هزاران مشکل دیگر شغلهای رایج، همچون ماندن پشت ترافیک را داشته باشید. حتی تصور اینکه وقتی از سرکار برمیگردید و با یک ترافیک شلوغ روبهرو میشوید هم آدمی را به تنگنا میبرد.
پس میبینید که آزادکاری و فریلنسر بودن چنان هم بدک نیست و اینکه در خانه خود بنشینید و کار مورد علاقه خود را انجام دهید برایتان خوشایند است. خیلی افراد فریلنسر هم هستند که اگر از آنها بپرسید چرا این شغل را انتخاب کردید سینه خود را سپر کرده و با جدیت تمام میگویند که:
مگر بد است که با یک شلوارک و زیرپیراهنی ژولیده و پولیده در اتاق خود بنشینی و کار کنی؟ 😀
به هر حال همین تعریف کوتاه، عامیانه و طنزگونه هم شاید دلیلی باشد تا به آزادکاری و اینکه یک فریلنسر باشید مجذوب شوید و از مزایای آن بهرهمند شوید. اما در این نوشته من قصد ندارم تا به مزایا و تعریف افراد فریلنسر بپردازم، بلکه میخواهم بعد از یک تجربه تقریبا دو ساله در آزادکاری به بیان موضوعاتی اشاره کنم که میتواند برای هر فرد در حوزه فریلنسینگ پیش آید. به هر حال فریلنسینگ هم درست مشابه سایر شغلها مشکلات خاص خود را دارد.
فریلنسینگ و مشکلات فریلنسری را با ذکر مثال شرح دهید!
خُب… بیشتر از این مقدمهچینی نکنیم و بحث را به حاشیه نکشیم که رشته کلام از دست نرود، با هم به بررسی مشکلات فریلنسرها میپردازیم.
نداشتن نمونه کار فریلنسر
همین که تصمیم میگیرید وارد دنیای فریلنسینگ شوید اولین مشکلی که با آن مواجه میشوید این است که شما تا به حال هیچ نمونهکاری از خود به جای نگذاشتهاید تا برای یک کسب و کار آزاد کاری انجام دهید و با دریافت پروژه به فعالیت بپردازید. بنابراین از آنجایی که تمامی کسب و کارها در هر زمینهای محتاطانه برخورد میکنند و به قولی به دنبال افراد متخصص و مطرح هستند تا از آنها استفاده کنند پس نمیشود بر روی افراد تازهوارد حسابی باز کرد.
شده حکایت سابقه کار در شرکتهای دولتی و خصوصی که خود شما هم در جریان آن هستید…
پس تا وقتی نمونه کار برای خود دست و پا نکنید و از سوی دیگر شرکتها و کسب و کارها هم علاقهای به اینکه یک فرد تازه وارد در دنیای فریلنسینگ را استخدام کنند ندارند با اولین مشکل روبهرو خواهید شد و به هر دری میزنید تا چند نمونه کار برای خود دست و پا کنید. پس میبینیم که همین اولین مشکل کاملا بی رحمانه و خصمانه است. اما چاره چیست؟ چطور نمونه کار برای خود دست و پا کنیم؟
برای شروع دو گزینه پیش روی شما قرار دارد که عبارتند از:
- انجام پروژه با قیمت پایین: در این حالت شما کار را به غایت خواهید رساند، اما با قیمت پایین; راهی هم جز پذیرش آن نیست چرا که چارهای ندارید.
- انجام پروژه به صورت آزمایشی: این حالت هم نوع بی رحمانهترین آن است، شما پروژه را انجام میدهید تا از سوی مشتری تایید شده و شروع به فعالیت کنید، حال اگر موفق عمل کنید هزینه آن را دریافت میکنید، اگر هم زیاد موفق نباشید، هزینه و زمان خود را هدر دادهاید.
برای تکمیل نمونه کار با دوستان و نزدیکان خود صحبت کنید و از آنها بخواهید تا برای اینکه قصد دارید نمونه کار قوی برای خود ایجاد کنید بخشی از پروژههای خود را به شما بسپارند تا آن را انجام دهید. حتی اگر هزینهای هم بابت آن دریافت نکنید. چرا که در ابتدای مسیر هستید و باید از برخی دلبستگیها رهایی یابید.
بازاریابی و دریافت پروژه در فریلنسینگ
بازاریابی و دریافت اعتماد از سوی مشتری مشکل بعدی است که گریبان گیر همه فریلنسینگها میشود. این مشکل برای فریلنسرهای تازه وارد که نمونه کار آنچنانی هم ندارند حادتر است. میبینید که هرچه فعالیت شما کمتر باشد مشکلات نیز بیشتر نمایان میشوند. در یک نظرسنجی که در چند سال اخیر صورت گرفته بود بیش از ۶۳ درصد فریلنسینگها با مشکل دریافت پروژه روبهرو بودند که با بیشتر و بیشتر شدن تعداد افراد آزاد کار این مشکلات نیز بیشتر خودنمایی میکنند.
دانستن این میزان نیز خیلی ساده است، کافی است تا سری به وبسایتهای برونسپاری از جمله پونیشا بزنید و پروفایل کاربران را بررسی کنید، خواهید دید که بیشتر کاربران هیچ پروژهای دریافت نکردهاند. البته این امکان که برخی صرفا برای کنجکاوی ثبت نام کردهاند نیز خود مسئله ای است، اما میتوان با بررسی دقیقتر هر پروژه دریافت که کاربرانی که پیشنهاد دادهاند بر اساس چه معیاری پذیرفته شدهاند و در مقابل چرا سایر کاربران پذیرفته نشدهاند.
حالا گیریم که موفق به دریافت پروژه هم باشیم، اما آیا مشتری به ما اطمینان کافی دارد؟ چرا پروژه خود را به افراد دیگر نداده است؟ این دلیل می تواند بخاطر پیشنهاد هزینه و زمان انجام کار باشد یا نه دلیل دیگری هم دارد؟ پس میبینیم که حتی اگر صلاحیت دریافت پروژه را هم داشته باشید باز هم مشکلات پیش روی شما وجود دارند که باید تکتک از آنها عبور کنید. هیچ شرکتی حاضر نیست پروژه خود را حتی با کمترین هزینه ممکن تحویل شخصی دهد که در نهایت یک محصول بی کیفیت تحویل گیرد و اصلا با چیزی که در نظر داشت مطابقتی هم نداشته باشد.
برای موفقیت در دریافت پروژه داشتن اعتماد به نفس بالا از سوی فریلنسر حکم ماشه را دارد، اگر میبینید که سایرین بنا به تعریف یکی از کاربران کرکسگونه به یک پروژه هجوم برده و هر یک قیمت پیشنهادی و مدت زمان انجام آن را دادهاند نباید دلسرد شوید، متن پروژه را با دقت مطالعه کرده و با اعتماد به نفس کامل پیشنهاد خود را ارائه دهید.
چه عواملی در عدم موفقیت دریافت پروژه دخیل هستند؟
سوال به جایی است، موفقیت در دریافت پروژه صرفا محدود به اینکه نمونه کار داشته باشید یا نداشته باشید نیست، بلکه عوامل دیگری هم در این موضوع دخیل هستند که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
نداشتن رزومه حرفهای و مناسب
بیایید تا به همان موضوع بررسی کاربران در سایتهای برونسپاری اشاره کنیم. اگر پروفایل کاربرانی که تقریبا در یک سطح قرار دارند را بررسی کنید خواهید دید که کمتر کاربرانی هستند که به رزومه خود اهمیت کافی دادهاند. وقتی شما به عنوان یک فریلنسینگ فعالیت میکنید باید رزومه خود را در بهترین کیفیت موجود و به صورت کامل تکمیل کنید. تا زمانی که رزومه نداشته باشید کسی به شما کار نخواهد داد، حتی اگر متخصصترین فرد در انجام پروژه باشید. برای همین بیشتر افراد برای حل این موضوع یا مجبورند با هزینه بسیار کم و نامعقول کار کنند که همین کار باعث میشود داد سایرین نیز در بیاید و یا اینکه در حالت بهتر تن به بیگاری دهند.
نبود شناخت از فریلنسر و به اصطلاح برندینگ شخصی
این موضوع چند حالت ممکن دارد. یکی از حالات این است که درپروژه مذکور شما در دید باشید و در حالت بد این است که اصلا اثری از انجام پروژه در شما وجود نداشته باشد. به عنوان مثال به بررسی فریلنسینگ در حوزه نویسنده و برنامهنویس میپردازیم.
- نویسنده: یک نویسنده در انجام پروژه دیده میشود. هر یک از صفحات مقالات و یا محصولات یک سایت را وارسی کنید اثر وی را خواهید دید که به چشم میخورد. بنابراین با بیشتر شدن نمونهکارهای یک نویسنده برندینگ وی نیز ناخودآگاه تقویت شده و بیشتر شناخته خواهد شد.
- برنامهنویس: یک برنامهنویس فریلنسر کدنویسی میکند و پروژه را تحویل مشتری میدهد و در بهترین شرایط اگر اثری از نام وی باشد این است که در بخش درباره ما، یا اگر سایت باشد در بخش فوتر نامی از وی نمایان است و علاوه بر این هم در صفحه پروژه در صورتی که در یک سایت برونسپاری انجام گرفته باشد به عنوان پیمانکار خودنمایی خواهد کرد.
درآمد نامعقول و غیرمنصفانه فریلنسینگها
یک کارگر ساده را در نظر بگیرید، صبح زود از خواب بیدار شده و بعد از صرف مختصر صبحانه از خانه به بیرون زده و به محلی که در آن گرد هم میآیند تجمع میکند و منتظر است تا شخصی از راه برسد و چند نفری را برای انجام یک کار تا پایان روز نیاز داشته باشد.
در منطقهای که من زندگی میکنم، نام این مکان را میدان کارگر مینامند…
پس میبینید که دریافت کار در هر حرفهای وجود دارد، فریلنسر بودن هم درست مثل یک کارگر ساده است که روزمزد فعالیت میکند. تا پروژهای در کار نباشد شما بیکار هستید. حالا کافی است تا چند روزی پروژه نصیب شما نشود تا کمکم همان چندر غاز پساندازی که از این راه به دست آورده بودید را از دست دهید.
حالا که پروژه را دریافت کردهاید بسته به شرایطی که با کارفرما به توافق رسیدهاید باید منتظر بمانید تا هزینه کار خود را دریافت کنید. اگر خوش شانس باشید سر هر زمان تعیین شده هزینه کار خود را دریافت کرده و یک روز را برای خود تعطیل اعلام میکنید که به اصطلاح جشن و سور و ساتی برای خود به پا کنید.
برخی برای رفع مشکلات درآمدی که پیش میآید باید منتظر باشند تا هزینه خود را در انتهای کار دریافت کنند دست به دامان این روش شدهاند که بخشی از هزینه پروژه را ابتدای کار دریافت کنند. خب این راهکار هم خوب است، اما برای همه پیش نخواهد آمد. برخی کارفرماها هم که عموما میتوان گفت صرفا ایرانی جماعت هستند، پیش خود فکر میکنند که نکند هزینه را در حالت اضطراری پرداخت کنیم و از زیر کار در بروند؟ نکند این اتفاق رخ دهد که واریز هزینه همان و عروج فریلنسر هم همانا… در مقابل هستند کارفرمایانی که حتی قبل از انجام پروژه که کار را شروع نکردهاید هزینه کامل آن را پرداخت میکنند.
چقدر فریلنسرها زیاد شدهاند…
هرچه زمان میگذرد و مردم میبینند که دیگر در حالت سنتی نمیتوانند شغلی برای خود دست و پا کنند این میشود که یکباره با حجم زیادی از فریلنسینگ در طول سال مواجه میشویم. این موضوع در فصل تابستان بیشتر خودنمایی میکند که دانشجویان و حتی دانشآموزان برای اینکه هزینههای خود را در طول سال فراهم کنند به سراغ این کار فصلی میآیند. همین موضوع هم باعث میشود تا درآمد شما کمتر و کمتر شود، چرا که در این زمان علاوه بر فریلنسرها، کارفرمایان هم افزایش مییابند و انتخاب برای آنها بیشتر میشود.
فریلنسینگ و کار کردن به تنهایی
آدمی تغییر را دوست دارد و از اینکه وارد اجتماع شود باکی ندارد. البته همه این طور نیستند، خیلی از افراد مثل خود من تنهایی را بیشتر میپسندیم، چرا که نه راه خوب برقراری ارتباط را میدانیم و نه شرایطمان به گونهای است که بتوانیم با شخصی که گرم میشویم تا سالها بر دوستی خود پابرجا بوده و وی را از دست ندهیم.
اما اینکه مدام در خانه باشید و پشت یک سیستم بنشینید و کار کنید و کار کنید و کار کنید… میتواند سلامتی شما زیر سوال برده و انواع مشکلات را برای شما به وجود بیاورد. این مشکلات میتوانند در هر دو بعد انسان همچون “من” آدمی و “جسم” آدمی خود را آشکار کنند. با بیشتر و بیشتر شدن این مشکلات از اجتماع دوری میکنید، کمتر با دیگران مراوده دارید و حتی ممکن است درون خانه نیز صرفا برای صرف غذا لحظات کوتاهی را در کنار خانواده باشید. چرا که باید هزینههای خود را تامین کنید.
تازه این همه ماجرا نیست، این تنهایی کار کردن و زندگی یکنواخت بعد از اینکه تاثیر خود را روی شما گذاشت، رو پروژهای که دریافت کردهاید نیز تاثیر میگذارد و باعث میشود تا به دلیل اینکه نتوانید درست و منظم کار کنید پروژه را دیر تحویل دهید و همین موضوع هم باعث بی اعتمادی کارفرما شده و رزومه شما را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد که در نهایت به دلیل بی اعتمادی و عدم توانایی در دریافت پروژههای بیشتر رفته رفته درآمدتان کمتر شده و به طور کلی عطای فریلنسر بودن را به لقای آن میبخشید.
وجود افراد واسطه در حوزه فریلنسینگ
حتما شما هم شنیدهاید که میگویند فلانی از نردبان بقیه بالا میرود، بسیاری از افراد هستند که در کمال وقاحت و بی شرمی به عنوان یک دلال در حوزه فریلنسینگ و آزادکاری وارد شده و این حیطه کاری را نیز به گند کشیدهاند. این افراد به قدری پرکار هستند که اگر بگوییم وقت این را که سر خود را هم بخوارند را ندارند، دروغ نگفتهایم.
حالا دلالی این افراد چگونه صورت میگیرد؟ دو عامل در این مسئله دخیل هستند که در زیر به آنها اشاره میکنم.
دلالی فریلنسرها به صورت ناخودآگاه
این نوع از دلالان پروژههای مختلف را به صورت همزمان دریافت میکنند و از آنجایی که افراد شناخته شدهای نیز هستند، خیلی راحت میتوانند تا پروژهها را دریافت کرده و آنها را انجام دهند. اما انجام آن به این معنی نیست که خود آنها پروژه را از صفر شروع کرده و به پایان برسانند، بلکه بعد از دریافت پروژه چون میبینند نمیرسند تا پروژه را تحویل دهند بنابراین دست به دامان فریلنسرهای تازه وارد شده و از آنها میخواهند که پروژه را ادامه داده و تکمیل کنند، در این بین هم مبلغی از پروژه را برای خود دریافت میکنند که بخش اعظم هزینه پروژه توسط دریافت کننده پروژه دریافت میشود.
کار را که کرد و خوشی را که دید…
دلالی فریلنسرها با طعمی پرچرب و نرم
دومین گروه از دلالان درواقع کسانی هستند که در گروه اول قرار داشتند و بدون اینکه بدانند به دلالی میپرداختند، اما بعد از اینکه چند اتفاق این چنینی برای آنها رخ داده و طعم کار نکردن و پول در آوردن حسابی به مزاجشان خوش آمده پیش خود میگویند که:
خُب من که فریلنسر مطرحی هستم و در برندینگ شخصی هم موفق عمل کردهام، چرا پروژه را دریافت نکنم و آن را به فریلنسرهای تازه وارد ندهم تا کار را انجام دهند و از این میان هم چیزی عاید من شود؟
فریلنسرها هم به دلیل مشکلاتی که در دریافت پروژه دارند مجبور هستند تا برای تکمیل نمونه کار هم که شده این بیگاری را به دوش بکشند و با دریافت هزینه بسیار کمتر از حد معمول چنین کارهایی را از سر ناچاری انجام دهند، غافل از اینکه در ورای دیگر اثری از انجام دهنده کار نیست و صرفا میتوانند بگویند که این کار را من انجام دادهام، اما کو مدرک…
کار کردن بیش از حد و نبود تعادل بین کار و زندگی
ای بابا، این چه زندگی است که من دارم، همش شده است کار و کار و کار، پس کِی به خود برسم؟ کِی تفریح کنم؟ این پروژه که تمام شود و آن را تحویل دهم حتما به همراه چند تن از دوستانم به یک مسافرت خواهم رفت و حسابی دمار از روزگار این مدت زمان را در خواهم آورد.
این نوع از فریلنسرها عموما کسانی هستند که به صورت ثابت برای افراد خاصی کار میکنند. به دلیل اینکه جزو فریلنسرهای مطرح هستند و پروژههای خود را به درستی انجام دادهاند، کارفرمایان نیز علاقه دارند تا برای تمامی پروژههای خود از آنها استفاده کنند. اما همین که پروژه را تمام میکنند و نیت سفر میکنند، پروژه بعدی هم به قرعه آنها میخورد و در بین دو راهی انتخاب میمانند، نه میتوانند نه بگویند و نه میتوانند از اینکه مدتی برای خودشان باشند بگذرند، پس به ناچار برای از دست ندادن کار هم که شده قبول میکنند تا این پروژه را هم انجام دهند و همین موضوع مدام تکرار میشود…
این موضوع خود نیز باعث میشود تا بر سلامت جسم و روح فریلنسر تاثیر گذاشته و درست همان اتفاقاتی که در مبحث کار کردن به تنهایی ذکر کردم رخ دهد.
نه گفتن را فرا بگیریم…
متاسفانه ما ایرانیها در تعارف کردن و اینکه قدرت”نه” گفتن را نداریم زبانزد خاص و عام هستیم. چرا وقتی به راحتی میتوانید با یک”نه” گفتن مشکلات را از سر راه بردارید خود را در مشکلات دیگر میاندازید و به اصطلاح”از چاهی به چاه دیگر” فرو میروید؟!
عدم دسترسی به منابع کافی
این موضوع را با ذکر یک مثال بیان میکنم که همین چند ساعت پیش رخ داده است. حتما شما هم با سرویس WAZE آشنا هستید، این سرویس یک نرمافزار مکانیابی است که توسط یک استارتآپ اسراییلی به وجود آمده و در سال ۲۰۱۳ به قیمت ۱.۰۳ میلیارد دلار توسط گوگل خریداری شد. این سرویس اخیرا توسط ایران محدود شد و امکان استفاده از آن برای کاربران ایرانی به دلیل اعمال فیلترینگ سلب شد. از سوی دیگر نیز به سرویس دیگر گوگل به نام گوگل ادوردز باید اشاره کرد که از طرف خود گوگل برای کاربران ایرانی در دسترس نیست.
هم از خودی میخوریم هم از دیگری…
کاری به این نداریم که چرا دسترسی به سرویسهای مختلف برای فریلنسرها محدود میشود. اما اینکه دسترسی به سرویسهای مطرح در سطح جهان از دیگران سلب شود تا از سرویسهای داخلی استفاده شود بزرگترین ظلم به جامعهای است که هیچ آزادی در آن ندارند. و از طرف دیگر محدودیتی که از سوی سازنده سرویس به دلیل محدودیتهایی بر اساس قوانین کشوری که در آن فعالیت میکند، ظلم دیگری است. این موضوع باعث میشود تا طیف وسیعی از کاربرانی که در یک محدوده خاص قرار دارند از دست بروند.
پس وقتی هیچ راهی برای اینکه یک کاربر و بهتر بگویم یک فریلنسر ایرانی در سطح جهانی فعالیت کند وجود ندارد، چطور میتوان پروژهها را به درستی تکمیل کرد. اگر هم راهی باشد اتفاقی که میافتد این است که بعد از شناسایی شما به عنوان یک کاربر ایرانی یک شبه هرچه کرده بودید پنبه میشود. به همین دلیل راهی وجود ندارد تا بتوانید با سایر فریلنسرهایی که در خارج از کشور و منطقه شما هستند همکاری داشته باشید و تجربه خود را بالا ببرید.
نبود مدیریت صحیح در انجام پروژه
تصور کنید که با موفقیت پروژه را دریافت کردهاید و زمانی که برای انجام و تحویل پروژه گرفته اید در ظاهر خوب است، بنابراین پیش خود محاسبه میکنید و با خود میگویید خب، در روز این مقدار را برای پروژه کنار میگذارم و باقی وقت خود را به کارهای دیگر میپردازم. اما در همین اثنا از آسمان و زمین هم که شده اتفاقات ناگوار همینطور بر سر شما آوار شده و همینطور روی هم تلنبار میشود. با از دست دادن زمان، پروژه روز به روز بی کیفیتتر شده و در نهایت وقتی به زمان تحویل پروژه نزدیک و نزدیکتر میشوید تمام تلاش خود را به کار میگیرید تا سروقت آن را تکمیل کنید اما حتی اگر به موقع هم برسانید همان مشکلات شخصی که روح و جسم شما را تحت تاثیر قرار میدهند به میان آمده و با وجود پروژههای دیگر مشکلات هم دوچندان شد و علاوه بر خود شما بر روی موفقیت پروژه نیز تاثیر میگذارد.
تا وقتی یاد نگیرید زمان خود را مدیریت کنید در پروژههای خود شکست خواهید خورد…
رشد بی رویه شبکههای اجتماعی و پیامرسانها این روزها یکی از دلایل نبود مدیریت صحیح در انجام پروژه هستند که با دلیل نبود فرهنگ درست و استفاده بیش از حد مشکلات این چنینی را برای ما به وجود میآورند.
فرهنگهای غلط در فریلنسینگ
همه ما ایرانی هستیم و فرهنگ خودمان را داریم حال چه اینکه این حرف به مزاج شما خوش بیاید و چه نیاید در هر زمینهای برعکس جامعه جهانی عمل میکنیم. در فرهنگ ما کار صرفا به این موضوع محدود شده است که مثل یک آقا خیلی شیک و پیک صبح از خواب بیدار شده و بعد از صرف صبحانه از خانه خود بیرون بزنیم و به محل کار خود برویم تا بعد از اینکه اتمام شد مجددا به آغوش گرم خانواده بازگردیم.
پس چطور میشود که وقتی مدام در خانه باشیم و در پشت کامپیوتر طوری بر صفحه کلید مادر مرده ضربه بزنیم که همان حکایت خروس در ادبیات دوره دبیرستان تکرار شود; یکی از خروسان ضربتی سخت بر دیدهی حریف نواخت، به صَدْمتی که جهان تیره شد پیش آن نامدار… را شغل بنامیم؟!
هرچند که این فرهنگ نسبت به گذشته بهتر شده و مقدار خیلی کم به تفکر جهانی نزدیکتر شدهایم اما همچنان باز هم این مشکلات بر سر راه وجود دارد. تنها چاره آن هم این است که به قدری در پروژههای دریافتی خود موفق عمل کنید تا دیگران با دیدن موفقیتهای شما ناخودآگاه شروع به تحقیق درباره فریلنسر بودن و اینکه فریلنسینگ چیست بکنند تا راحتتر با این مسئله کنار بیایید.
عدم تخصص کافی
فرهنگ غلط در فریلنسینگ صرفا محدود به سایرین نبوده و خود ما هم از این موضوع مبرا نیستیم. به عنوان مثال در همین حیطه کاری که خود در آن مشغول فعالیت هستم، وضعیت طوری شده است که هر کسی که مقداری HTML و CSS میداند نام خود را طراح سایت گذاشته و اسم فریلنسینگ را به یدک میکشد. همین اعتماد به نفس کاذب باعث میشود تا فریلنسرها وارد حیطههای کاری دیگر شده و به دریافت پروژههایی که هیچ تخصص و سر رشتهای از آن ندارند وارد شوند. این افراد فکر میکنند با کمی جستجو در اینترنت و خواندن چند مقاله حسابی برای خود متخصص شده و میتوانند موضوع را برای همیشه حل کنند و از این پس در این حیطه هم فعالیت کنند.
جگر شیر نداری سفر عشق مکن…
نتیجهای که در این حالت رخ خواهد داد این است که:
- تعیین هزینه بسیار پایین برای انجام پروژه
- عدم موفقیت کافی در انجام پروژه
- ضرر خوردن به کارفرما و از دادن هزینههای مالی و زمانی
- از بین رفتن اعتماد به فریلنسر به دلیل عدم موفقیت در پروژه
- زیر سوال بردن حیطه کاری و کم رنگ شدن افراد متخصص
عدم توانایی ایجاد بستر مناسب و نبود امکانات
برای شروع به فریلنسینگ و آزاد کاری به چند ابزار نیاز داریم که عبارتند از:
- داشتن یک سیستم کامپیوتری معقول و مناسب که توانایی انجام پروژهها را در اختیار ما بگذارد.
- داشتن اینترنت پر سرعت و مناسب برای اینکه بتوانید سریعتر از منابع و مستندات برای به غایت رساندن پروژه خود از آن استفاده کنید.
وقتی برای اینکه یک فریلنسینگ باشید شروع میکنید اگر کاربر خوش شانسی باشید و سیستم کامپیوتری شما در حد مطلوبی باشد اولین مشکل از سر راه شما برداشته شده است. اما اگر اینطور نباشد مجبورید تا مدتی را با همین سیستم سر کنید تا بتوانید هزینه خرید یک سیستم مناسب را درآورده و پرقدرتتر از قبل ادامه دهید، هر چند که خرید یک سیستم قدرتمند و مناسب هزینه زیادی برای شما دارد و تا زمانی که این هزینه را تامین نکنید مشکلات بیشتر و بیشتر خواهند شد. اما در این حالت مشکل دوم همچنان وجود دارد و به دلیل نبود ساختار مناسب برای بهره بردن از اینترنت پر سرعت همواره با مشکلات مواجه هستید.
این موضوع صرفا خاص به این دو مورد نیست، سایر مشکلات دیگر از جمله برق نیز دخیل هستند که ممکن است به دلیل انجام تعمیرات در شبکه برقی منطقه شما تا مدت زمان ۶ ساعت توان انجام هیچ کاری را به دلیل نبود برق نداشته باشید. و یا اینکه اگر مثل من بد شانس باشید با قطعیهای پی در پی اینترنت مواجه شده و بعد از اینکه با پشتیبانی شرکت ISP خود تماس بگیرید در کمال وقاحت به شما بگویند که:
مودم شما ویروسی شده است، تنظیمات اینترنتی خود را مجددا کانفیگ کنید…
همین حرف کافی است تا نقطه جوش عصبی شما بالا زده و به جای اینکه مشکل شما را برطرف کنند با جوابهایی غیرمعقول شما را بیشتر عصبی کرده و بعد از مراوده کردن با آنها نهایتا اینکه چون آنها پیاده هستند و شما سواره، تهدید به قطعی اینترنت برای مدت ۴۸ ساعت بکنند. اما همیشه یک راه خوش شانسی هم هست، کافی است تا مشابه اتفاقی که برای من افتاد وقتی تماس میگیرید همیشه مکالمات خود را ضبط کنید تا در یک تماس دیگر مکالمه ضبط شده را در اختیارشان قرار دهید و همچون فاتحان میدان نبرد از آنها بخواهید تا اگر نهایتا تا ۱۲ نیمه ظهر مشکل اینترنت شما برطرف نشود با همین سند و مدرک نسبت به شکایت از شرکت مخابراتی به سازمان تنظیم مقررات اقدام خواهید کرد.
تغییر نیازهای مشتری و نداشتن تجربه
از آن جایی که یک فریلنسر در واقع همان کارگر روز مزد است و همواره با مشتریان و کارفرمایان مختلف با خلق و خوی گوناگون مشغول همکاری است این شرایط و نیازها مدام تغییر مییابند. مشتریانی هستند که حتی قبل از انجام پروژه هزینه آن را به صورت تمام و کمال پرداخت میکنند اما در مقابل مشتریانی هم وجود دارند که بعد از نهایی شدن پروژه و تحویل آن اگر توانستید پشت گوش خود را ببینید، هزینه خود را نیز دیدهاید به پست شما خواهند خورد.
این یک حقیقت تلخ است که شما همواره با مشریان و کارفرمایانی با نیازهای گوناگون مواجه خواهید شد، هیچ راهی هم برای حل این مسئله جز کسب تجربه وجود ندارد تا بتوانید با شناخت صحیح هر مشتری وضعیت متناسب با آن را پیشی بگیرید. اگر با چنین مواردی روبهرو شدید سعی کنید ریشه مشکلات را بررسی کنید و درباره آنها فکر کنید تا درس عبرتی برایتان باشد و در پروژههای بعدی دیگر در گردآب این مشکلات فرو نروید.
به عنوان نمونه اگر بخواهم تا یک مثال در این رابطه بیان کنم شاید تجربهای که حسین در این زمینه داشت جالب باشد، بیایید از زبان خود وی ماجرا را بشنویم.
طرف نمیدونه چی میخواد. فقط میگه یه طرح قشنگ، یه سایت خوب و… بعد چون تعریفش از خوب با تعریف فنی و علمی فرق داره، کار رو به بهترین شکل هم انجام بدی میاد میگه اینجاش رو عوض کن و این چیزا
اضافه کردن کار وسط پروژه، میاد اولش پروژه «تبدیل کردن ۵ صفحه به اچ تی ام ال» بوده، بعد وسطش یا آخراش میاد میگه آقا اینو وردپرسش هم کن بی زحمت. اونجا باید همه برنامهها و زمانبندیها رو عوض کنی که به این کار برسی
بیایید فامیل نباشیم!
متاسفانه فرهنگ غلط ما ایرانیان باز هم کار دستمان میدهد، میپرسید چطور؟ خب، فرض کنید چند پروژه را برای شخصی انجام میدهید و از آنجایی که فریلنسینگ خوبی هم بودهاید و نمونهکارهای شما مملو از رضایتمندی کارفرما بوده هست همچنان پروژههای بعدی نیز به شما سپرده میشوند. اما برخی از کارفرمایان هستند که به اصطلاح”چای نخورده پسر خاله میشوند” همین پسرخاله شدن همان و درخواستهای عجیب و غریب هم همانا… در همین رابطه باز هم به یکی از تجربیات حسین از زبان خودش نگاهی میاندازیم.
طرف فکر میکنه چون یه پروژه باهم کار کردید و دو طرف خوش رفتار بودن، میشه از این به بعد زنگ بزنه و بگه داداش چه خبر، داداشم هم یه سایت میخواد بیا بزن و…
یا سوال چرت و پرت بپرسه، هک تلگرام بلدی و…
نوع دیگری هم هستند که با همین فامیل بازی کردن به اصطلاح تو دل برو شده و اعتماد شما را کاملا جذب میکنند، اما وقتی زمان تسویه حساب میرسد یا خبری از آنها پیدا نمیکنید و یا اینکه اگر هم موفق شدید ردی از آنها بگیرید، هزینه شما را به صورت کامل پرداخت نمیکنند. نمونه این تجربه را از زبان وحید میشنویم که مدتی برای سایت … نویسندگی کرده بود، اما از آنجایی که مطالب وی به صورت پیشنویس ارسال شده بود، مدیر وبسایت اظهار داشته بود که همین که مطالب منتشر شوند هزینه آنها یک به یک پرداخت خواهند شد.
نوشتهها یکیک منتشر شدند، اما به ازای هر پستی که قرار بود ۴ هزار تومان پرداخت شود، ۲ هزار تومان پرداخت شد; خوشبختانه تعداد زیاد نبود…
راه حل چیست؟
شاید بهترین راهکار برای این فامیل نشدن این باشد که کاملا برخورد رسمی داشته باشید و قراردادهای خود را به گونهای تنظیم کنید که با چنین مشکلاتی روبهرو نشوید. هیچوقت به این مسئله فکر نکنید که از روی مرام و معرفت برای دیگری کاری را انجام دهید. بلکه باید مسیر راه شما کاملا اصولی و به صورت شفاف مشخص شده باشد. همانطور که درست مثل من ممکن است یک حالت اضطراری برای شما پیش آمده و نیاز به پول داشته باشید و به شما بگویند که طبق توافق نمیتوانیم همچنین کاری را انجام دهیم، پس شما هم موظف هستید تا در زمان دیرکرد این موضوع را به کارفرمای خود گوشزد کنید.
حساب حسابه، کاکا برادر…
خُب، در نهایت امیدوارم که این مقاله تقریبا طولانی برایتان مفید بوده باشد و تا جای ممکن شما را با مشکلاتی که برایتان در زمینه فریلنسینگ ممکن است پیش بیاید به عنوان یک راهنمای جامع عمل کند. از حسین و وحید عزیز هم بابت اینکه تجربیاتشان را در اختیارمان گذاشتند تشکر میکنیم.
به نظر شما چه مشکلات دیگری میتواند دامنگیر فریلنسرها باشد؟
مقالهی بسیار عالی، جامع و کاربردی.
خسته نباشی عباس عزیز❤
مرسی وحید جان، زنده باشی داداش گلم?
فونت جدید چیه؟ این فونت خیلی خوبه!
سلام محمد جان، فونت ایرانسنس دست نویس هست که همین چند روز پیش منتشر شده و برای استفاده از این فونت میتونید تا به وبسایت فونت ایران مراجعه کنید و فونت را خریداری کنید.
همونطور که آقای فونت ایران هم گفتن 😀 این فونت برای ایجاد ارتباط صمیمیتر بین کاربران واقعا کاربردی هست و حس خوبی را به مخاطب سایتتون میده.
مقاله بسیار خوبی بود عباس جان.
موفق باشی دوست من…
تشکر محمدرضا جان?
مطلب خوب و مفیدی بود. ممنون از شما.
خداقوت
مقاله خوبی. به عنوان فریلنسر با بیشتر این قضایا سر و کار داشتم!
به خاطر درآمد ناچیزش دیگه دارم قید کارو میزنم! چون یک عده آدم هستن که هرچقدر تلاش کنی و کار باکیفیت تحویل بدی باز ارزش کارو نمیدونن.
سلام امین جان،
تو هر کاری عدهای هستند که با این کارهاشون ارزش کار رو پایین بیارن. اما نکتهای که باید بهش توجه کنید اینه که کسی که از چنین افرادی سفارش میده که پروژه رو براشون انجام بدن، به دلیل بی کیفیت بودن مجبور میشه تا این بار از افراد حرفهای استفاده کنه.
حالا کاری که شما بکنید اینه که بتونید پروژههایی رو بگیرید که فرد به ارزش کار پی ببره و کیفیت مد نظرش باشه. نه اینکه بکوبه سر قیمت کار و بگه کسی دیگه با نصف مبلغ و… این کار رو انجام میده. متقاعد کردن فرد رمز موفقیت تو آزادکاری هست.
بسیار بسیار مطلب به حق کامل، خوانا و دلنشینی بود برای هر کسی که مدتی فریلنسر بوده و یا هست. من شکست خوردم تو فریلنسری جوری که اگه توانشو داشتم کمپین مبارزه با فریلنسری در ایران راه مینداختم :))
یک سری تجربیات خودم رو قبلا در وبلاگم نوشته بودم که لینکشو براتون میذارم آقای صادقی عزیز